گردش در آغوش مامان
این وسیله نقلیه جدید منه که از آترا جون گرفتم وچند روز هم باهاش رفتم گردش خلاصه اینکه حسابی از مامانم سواری میگیرم و کیف میکنم مامان منو با این آغوشی بغل میکنه و همین که یک ربع توی حیاط یا کوچه راه میره خوابم میگیره و راحت بدون نق زدن می خوابم. من خیلی عاشق بیرون رفتنم و عصرا تو خونه حوصلم سر میره مامانم قول داده دیگه پشت فرمون بشینه و منو ببره خونه مامانی مینا تا تو فضای شهرک گشت و گذار کنم و دلم نگبره ...