دوباره مانای بیست ساله زنده شده!
سر می رود گل از سبد عطر از گل باد از عطر چنان که تصویر از آیینه و زیبایی تو از چشم من دخترکم اولین باران زندگیت بارید! اولین های تو برای من هم یکتا شدند انگار من هم دارم برای اولین بار دنیا را لمس میکنم !همه اولین های تو رنگ و بویی جدید دارند! انگار تا قبل از این یه شکل دیگه بودند! داریم با هم دیگه دنیا را کشف می کنیم از دریچه چشمای قشنگ و براق تو! مدتها بود غر می زدم که دنیا دیگه برام مزه قدیما را نداره!دیگه هر کار میکنم هر چقدر هم در آغوش خوشبختی غلت میزنم باز هم روزگاری که پشت سر گذاشتمش شیرین تر بود. چقدر دلم تنگ بود برای مانای اون دوران!پر از احساس پر از آرزو و سرشار از عشق! اما با آمدن تو به زن...