آویساآویسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

آویسا

یک روز آبانی

صبح روز شنبه ساعت حدود هشت .... من هنوز خونه ام و نرفتم سر کار... آویسا خیلی شیرین خوابیده دلم نمیاد بیدارش کنم ،توی خواب و بیداری کلی لباس گرم تنش کنم و با آژانس، که نمیشه از راننده هم توقع کمک برای حمل یک طفل نیمه خواب ،ساکش ،کیفم،،ظرف غذام و احتمالا" بارونیم راداشت، بریم خونه مامانم بعد با کلی التماس و گریه دخملی برای ممانعت از رفتنم مواجه بشم ومجبور بشم با دل ریش ترکش کنم...هر چند هر بار مامان و بابام میگن این گریه ها فقط یک دقیقه طول میکشه، باز منو نه برای آویسا بلکه برای اون دو تا نازنین که باید سرگرمش کنن به فکر میبره:) ساعت هشت و نیم شد... هنوز خونه ام و توی این فرصت صبحانم را کامل خوردم... آویسا همچنان خوابه و من...
29 آبان 1391

چهارماهگی گلم

  دختر قشنگم امروز رفتیم واکسن چهار ماهگیتو زدیم جالب این بود که شما از اول که وارد خانه بهداشت شدیم زدی زیر گریه اما تا واکسنو زدی آروم شدی! توی این چهارماه باور نکردنی بزرگ شدی خانومم  :حسابی بلبل زبونی و کلی حرف میزنی مثل :آقققا،هیی، خررررر،آآآآآآآآآآآ با تفت بادکنک درست میکنی ! و لباست از آب دهن همش خیسه! عادت کردی زیر سینه بخوابی! شبا هم خوابیده بهت شیر میدم و تا به پهلومی خوابونمت و کنارت دراز میکشم میفهمی جریان چیه و شروع میکنی به ام ام کردن! هر چیزی که به دستت برسه تو دهنته! بابا رضا هم عاشق این شده که انگشتشو بکنه تو دهنت و تو با شدت وولع مک بزنی! آخه اینم شد کار؟! عاشق اینی که من جلوت یا برقصم یا حلقه هولا...
27 آبان 1391

هنر نماییهای آویسا

آویسا عشق زندگیمون،نفس مامان و عمر بابا،امروز برای اولین بار وقتی از سر کار زنگ زدم پشت تلفن باهام حرف زد!وای خدای من خیلی کیف داد آخه همیشه فقط به گوشی زل میزد ونگاش میکرد و یا دم گوشش نگهش میداشت و مبهوت فقط گوش می داد دخترکم اسم اغلب اعضای بدنشو بلد شده وقتی ازش سوال میکنیم نشونشون میده و با زبان خودش اسمشو تکرار میکنه. تا کفشاشو میبینه مدام بهش اشاره میکنه و تند تند میگه :"پا،پا" به بچه ها(نی نی ) میگه : ney ney به دست میگه : "Das" به غذا میگه :"پوف" تا پوشکشو عوض میکنم به پوشک کثیف اشاره میکنه و تند تند میگه :"ah ah" و تند به سطل آشغال اشاره میکنه! خوابش که میگیره همراه با نق زدن با همه بای بای میکنه و بلند میگه "بابای"...
5 آبان 1391

91/07/19

اینم یکجور وان جدید!!! عسل بانوی من ژست جدید برای عکس گرفتن به خودش میگیره ناناز با نمکم آخه این چه ژستیه!؟ ...
19 مهر 1391

تو عزیز دلمی...

آویسا با نگین عزیزو دوست داشتنی که عاشقشم  توی یک روز خوب تابستانی آویسا در حال ماست خوری! اینجا دور از چشم مامانی لباس و فرش و کل زندگی را کثیف کرد دخترم ادای منو در میاره و فلوت میزنه! اما چون یکجا بند نمیشه تا حالا نتونستم یه عکس درست حسابی ازش بگیرم! ...
5 شهريور 1391

آویسای 13 ماهه

آویسا دیگه کاملا" ارتباطات اشیا و آدمها و کارایی وسایل مختلف را درک میکند.مثلا" شانه را به موهاش میکشه .کلید را سمت در خونه میبره وسعی میکنه باهاش در را باز کنه  کنترل را به سمت تلویزیون میگیره و دکمه هاشو فشار میده و با نگاهش تغییرات تصویر ویا عوض شدن کانال را دنبال میکنه! دیشب هم لیوان خودشو دستش گرفته بود و رفت سمت یخچال وبا اینکه دستش نمیرسید سعی داشت با فشار دادن لیوان به بدنه یخچال درست زیر قسمت آبسرد کن و یخ ساز با تقلید از ما آب بریزد توی حمام هم یاد گرفته شیرآب را باز و بسته کنه. همه اطرافیانش را هم به اسم ونسبت میشناسه . تنها موضوعی که کمی نگرانم میکنه ترسو بودن دخترمه از چمن ، بادکنک ،جارو شارژی ، دسته چرخش و هر صدای ب...
2 مرداد 1391

آویسا در تیر 91

قسمتی از یک عکس دسته جمعی از تولد نسیم جون(دختر عمه آویسا) وقتی می خواستم بطری ها را ازش بگیرم خانوم کوچولو جلوی تلویزیون لم داده بود(دقیقا" ادای مامانشو درآورده ) در حال کشف مزه بستنی شکلاتی! خوردن شام در حالیکه شدیدا" خوابش میاد   ...
20 تير 1391

یک روز جالب!

دیشب دنبال کارها و خریدای تولد آویسا بودیم.یکدفعه تصمیم گرفتیم سر راه بریم خونه خاله شیرین. آقا یاشار-پسر خاله شکوفه- و خانومش مریم جون به همراه دختر ناز و مامانیشون آریانا اونجا بودن. آریانا 5ماه از آویسا بزرگتره، وای برخورد این دو تا فرشته باهم خیلی بامزه و جالب بود .تند تند به زبون خودشون با هم مکالمه میکردن .برای همدیگه ذوق میکردن و وای !خیلی قشنگ همدیگر را میبوسیدن! آریانای عزیز هم تندتند به قول خودش big huge به آویسا جونم میداد اندازه یک دنیا خندیدم و لذت بردم خیلی خیلی جالب بود. فقط حیف  آنها شب آخری بود که ایران بودن و حالا کو تا دوباره دخترم دوست قشنگشو ببینه و باهاش بازی کنه. ...
19 خرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آویسا می باشد