روزهای بد بیماری
این سه ،چهار روز اخیراز بدترین روزهای زندگیم بود .دلم نمی خواد تو این وبلاگ از چیزهای بد و آزار دهنده بگم اما اینجا تنها جایگاه درددل کردنمه!
دخترک عزیزم حسابی مریض شده و تب کرده سه روز اون تو تب سوخت و من تو دلشوره و نگرانی
یک اتفاق خیلی بد دیگه هم برامون افتاد که خدارا صدها هزار بار شکر به خیر گذشت و فقط ضرر مالی خیلی زیادی به جا گذاشت.
بازخدارا شکر که همه چیز تموم شد و مهم تر از همه دختر نازنینم تبش قطع شده و بعد از سه روز برای اولین بار غذا خورد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی