مهد کودک آغاز شد!
آویسا ی مامان روز 24 فروردین 93 رسما" رفت مهد کودک.دو روز اول را بهترین مامانی دنیا ،مامان خوب و مهربان خودم همراهیش کرد تا هم من از کارم نمونم هم آویسا خیلی سختش نباشه .
اما امروز قرار شده تا 3 که من برم دنبالش خودش بمونه .موقع رفتن من و بابا رضا یکدفعه لب برچید و بغضش ترکید ! عزیز مامان دلهره و اضطراب جدایی پیدا کرده بود و ما با دل ریش ترکش کردیم. تا الان که ساعت 12 شده هر دفعه زنگ زدم گفتن آویسا خوب و خوشه و داره بازی میکنه......
اما من بی صبرانه منتظر رسیدن بهش و در آغوش گرفتنشم
آخ که چقدر دلم برای بو کشیدنش تنگ شده!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی