آویساآویسا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

آویسا

در شمال2

دوباره به دنیا اومدم پاک و بی گناه! میگن مادر شدن انسان را صیقل میده پاکت میکنه! من و دخترم می خواهیم با هم رشد کنیم با هم بزرگ بشیم ،با هم یاد بگیریم حرف بزنیم،راه بریم،بازی کنیم ،،عاشق بشیم ویا درس بخونیم!چقدر هیجان زده ام!چقدر لذت بخشه! خدایا شکر که من لیاقت تولدیدوباره را دادی!خدای مهربون شکرت که من شایستگی پیدا کردم دوباره رشد کنم دوباره با دنیا و نعمتهات آشنا بشم! پروردگارم این درایت را بهم بده که فرصت به این نابی را هدر ندم!خدای خوبم مواظبم باش غفلت نکنم ! آویساجونم خیلی بزرگ شده توی این سفر بهم یاد داده جیغ اونم از نوع بنفش بکشم با هم دوتایی جیغ میزنیم و اون میخنده! (نیما راست میگه من خل شدم نه؟) دخترم دیگه کاملا" از ر...
27 آبان 1391

چهارماهگی گلم

  دختر قشنگم امروز رفتیم واکسن چهار ماهگیتو زدیم جالب این بود که شما از اول که وارد خانه بهداشت شدیم زدی زیر گریه اما تا واکسنو زدی آروم شدی! توی این چهارماه باور نکردنی بزرگ شدی خانومم  :حسابی بلبل زبونی و کلی حرف میزنی مثل :آقققا،هیی، خررررر،آآآآآآآآآآآ با تفت بادکنک درست میکنی ! و لباست از آب دهن همش خیسه! عادت کردی زیر سینه بخوابی! شبا هم خوابیده بهت شیر میدم و تا به پهلومی خوابونمت و کنارت دراز میکشم میفهمی جریان چیه و شروع میکنی به ام ام کردن! هر چیزی که به دستت برسه تو دهنته! بابا رضا هم عاشق این شده که انگشتشو بکنه تو دهنت و تو با شدت وولع مک بزنی! آخه اینم شد کار؟! عاشق اینی که من جلوت یا برقصم یا حلقه هولا...
27 آبان 1391

هوا بوی سیب می دهد!

- بارون میاد بارون میاد و تو اتاق بد جوری بوی پاییز پیچیده! آویسا را روی تخت خودمون کنار رضا خوابوندم و رفتم چای دم کنم وقتی برگشتم دخترک به روی شکم غلتیده بود و داشت تند تند آغا آغا می گفت! خدایا عجب کیفی داشت دیدن اولین غلت کودکم! - به خنده های شیرینش که هر روز صبح راس ساعت 6 منو از خواب بیدار میکنه نگاه میکنم به این فکر میکنم که چقدر تند داره بزرگ میشه ! - دارم براش سیب رنده میکنم و به اشتیاقش برای خوردن آب سیب فکر میکنم و همراه با عطر خوش سیب لحظه های ملس بالیدنش را بو می کشم ! - آویسا روی کریرش نشسته و برای اولین بار بدون تلاش من برای سرگرم کردنش ساکته! نیم ساعت گذشته بدون نیاز به دیدن من داره زیر لب آواز میخونه! ومن با آرامش د...
27 آبان 1391

دختر م بزرگ شده...

اولین باری که عسل مامان یکسره تا صبح خوابید بیستم آبان بود .امیدوارم که این روند ادامه پیدا کنه. خانوم گل مامان این یک تحول بزرگ و خوب برای هر دومونه. به همین زودی دلم برای شب زنده داری تنگ شد دیگه توی تخت جا برای هر دومون نبود ! مامانی خوب شد که دیگه شبا زیاد بیدار نمیشی                  عاشقتم   ...
22 آبان 1391

چند عکس از پارسال

  یادش بخیر دخمل خوشگلم باید با کمک بالش و ناز بالش مینشست موی بلند بهش میاد نه؟! قلقلی من یکسال پیش همین موقعها! آویسا جونم عاشق مبل قرمز خونه فرح خانوم دوست عزیز مامانیش شده بود! در حال تماشای موزیک ویدئو از نت بوک مامانش! در حال خوردن مجله توی آتلیه و زیبا ترین خواب دنیا (وقتی فقط یک ماهت بود) ...
12 آبان 1391

هنر نماییهای آویسا

آویسا عشق زندگیمون،نفس مامان و عمر بابا،امروز برای اولین بار وقتی از سر کار زنگ زدم پشت تلفن باهام حرف زد!وای خدای من خیلی کیف داد آخه همیشه فقط به گوشی زل میزد ونگاش میکرد و یا دم گوشش نگهش میداشت و مبهوت فقط گوش می داد دخترکم اسم اغلب اعضای بدنشو بلد شده وقتی ازش سوال میکنیم نشونشون میده و با زبان خودش اسمشو تکرار میکنه. تا کفشاشو میبینه مدام بهش اشاره میکنه و تند تند میگه :"پا،پا" به بچه ها(نی نی ) میگه : ney ney به دست میگه : "Das" به غذا میگه :"پوف" تا پوشکشو عوض میکنم به پوشک کثیف اشاره میکنه و تند تند میگه :"ah ah" و تند به سطل آشغال اشاره میکنه! خوابش که میگیره همراه با نق زدن با همه بای بای میکنه و بلند میگه "بابای"...
5 آبان 1391

مامانی مینا

از زمانیکه آویسا روزاشو با مامان میناش میگذرونه حسابی خوش بحالش شده هر روز با هم میرن گردش و کلی بازی میکنن. تازه اغلب عکسای این روزا را هم مامانی ازش میگیره. مامانی مهربون از اینکه زحمت نگهداری و پرستاری آویسا گلی را میکشی ازت سپاسگزاریم   "آویسا در بدو تولد"   آویسا 5 ماهه آویسا یکساله ...
5 آبان 1391

سرگرمیهای دخترم

اینم چند عکس از بازیها و سرگرمیهای عسل بانو: آویسا خانوم مامان اسباب بازی جذابش این سبد بادومه روزی هزار بار هم من پرش کنم و خانومچه خالیش کنه خسته نمیشه! بازی توی تختش را هم دوست داره مخصوصا دالی بازی ! سرگرمی دیگش که قبلا" هم گفته بودم گردش رفتن یا به قول خوش "Da Da"   اینم از عروسک بازی و خواباندن نی نی ...
4 آبان 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آویسا می باشد