آویساآویسا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

آویسا

عادت میکنم!

دارم سخت ترین دلهره های زندگیمو تجربه میکنم ، دلهره سپردن کودکم به غریبه ها! دارم به دلشوره داشتن دائمی عادت میکنم! دارم به نگرانی همیشگی عادت میکنم ! دارم به تنهایی عادت میکنم ! دارم باور میکنم که خواهر نداشتن یک فاجعه است ! دارم باور میکنم فقط و فقط مادر خودم غم های منو درک میکنه ولا غیر.. دارم عادت میکنم که از هیچ کس هیچ کس حتی همسایه و فامیل خیلی خیلی خیلی نزدیک هم هیچ توقعی نداشته باشم! دارم به فرو خوردن اشکهام عادت میکنم ! و جگر گوشه من آویسای قشنگم هم داره به مهد کودک ،به دوری از آغوش مامانی مهربونش (نه مامان شاغلش!) عادت میکنه ! شاید اون هم به خویشتن داری ونگه داشتن بغضش عادت کرده !   آویسا بلاخره باید میرف...
30 فروردين 1393

مهد کودک آغاز شد!

آویسا ی مامان روز 24 فروردین 93 رسما" رفت مهد کودک.دو روز اول را بهترین مامانی دنیا ،مامان خوب و مهربان خودم همراهیش کرد تا هم من از کارم نمونم هم آویسا خیلی سختش نباشه . اما امروز قرار شده تا 3 که من برم دنبالش خودش بمونه .موقع رفتن من و بابا رضا یکدفعه لب برچید و بغضش ترکید ! عزیز مامان دلهره و اضطراب جدایی پیدا کرده بود و ما با دل ریش ترکش کردیم. تا الان که ساعت 12 شده هر دفعه زنگ زدم گفتن آویسا خوب و خوشه و داره بازی میکنه...... اما من بی صبرانه منتظر رسیدن بهش و در آغوش گرفتنشم آخ که چقدر دلم برای بو کشیدنش تنگ شده!
26 فروردين 1393

جستجو برای مهدکودک

و مهمترین و بزرگترین چالش های آموزش و پرورش آویسا آغاز می شود! بد جوری موندم دخترک را کجا مهد کودک ثبت نام کنم؟ مهدکودکی که فضا ی مناسبی داشته باشه دلباز و نور گیر باشه. آموزشهای مفید داشته باشه رفتارشون خوب باشه و حداقل های امنیتی را رعایت کنه!  
19 اسفند 1392

روزهای غم

     آویسای دلبندم این هفته که گذشت از بدترین روزهای زندگیمون بود ، بابایی اسماعیل مهربون (پدر بابا رضا)از پیش ما رفت. رفت و همگیمون را در غم از دست دادنش عزادار کرد . البته تو خیلی کوچک هستی و هنوز درکی از مفهوم مرگ نداری ، اما میخوام بعدها بدونی که چه پدر بزرگ عزیز و بزرگواری داشتی.........  
13 بهمن 1392

خوشبخت باشی

کاش وقتی بچه هامون میرن مدرسه بهشون بگیم : عزیزم من نمی خوام تو بهترین باشی من فقط می خوام تو خوشبخت باشی اصلا مهم نیست همیشه نمره هاتو 20 بگیری جای 20 می تو نی 16 بگیری اما از دوران مدرسه و کودکیت لذت ببر! می خوام  "لی لی "،"قایم موشک "، " گرگم به هوا" و "اتل متل " یادت بدم !  می خوام توی پارک دویدن و سرسره بازی برات آرزو نشه! مهمتر از همه مفهوم احترام به بزرگتر و عشق به پدربزرگ و مادر بزرگ برات در برابر دیگر مسائل زندگی کم رنگ نشه ! می خوام بلد باشی توی یک جمع اعتماد به نفستو حفظ کنی! می خوام خوشبخت باشیم  ...
21 دی 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آویسا می باشد