قند عسل من

کارای این روزات:

- بیرون ریختن همه روسریهای مامانی از کشو و انتخاب یکیشون وسر کردنش!

- خاموش و روشن کردن مدام کامپیوتر!

- رفتن سراغ قوطیهای کرمی که از غفلت ما به دستشون آوردی و زدن مدام کرم(به قول خودت ما) به دست و صورتت!

- زدن دکمه search دستگاه تلفن و گشتن دنبال گوشیش با دنبال کردن صدا!

- بازی با ماشین حساب بابایی و شمردن اعداد

- بوسه زدن پشت سر هم به سر و صورت بابا رضا وقتی دراز میکشه!

- برداشتن سریع گوشی تلفنی که زنگ خورده !  عمیقا" به قربون صدقه رفتنهای طرفی که پشت خط هست گوش می دی و لبخند میزنی و اگه بخوایم گوشی را ازت بگیریم تند میگی " الو سلام " که مثلا" بگی داری حرف میزی و گوشی را نمی دی!

- دوست تلفنیت خاله رویا(به قول خودت"یایا" هست که باید حتما" هر روز باهم حرف بزنین!

- خودت بلدی لباسای جلو بازتو از تنت دربیاری.

- ارتباط برقرار کردن باهات خیلی راحته عزیزم همه حرفا و منظورمون را میفهمی و خیلی خیلی دختر حرف گوش کنی هستی! از حالا یک بانوی واقعی شدی و با اینکه بسیار بسیار شیطون و پر انرژی هستی اما تشخص از چشمای سیاهت معومه!

- راستی دختر بلا نمیدونم چطور اینقدر از هومن خلعتبری خوشش میاد و تا از صفحه تلویزیون میبینش میخنده و براش بوس میفرسته

- و اینکه بالاخره مجموعه "your baby can read" را پیدا کردم و خریدم .دو روز فقط خودم داشتم راهنمای والدینش را میدیدم مجموعه ای سنگینه که هدف اصلیش آموختن خواندن زبان مادری به کودکانه و نمی دونم اصلا" برای آموزش زبان دوم هم جواب میده یا نه!؟  اما به هر حال به امتحانش می ارزه مخصوصا" اینکه نی نی انیشتن من همان بار اول کلمه nose را یاد گرفت . و بقیه کلمات را هم با دیدن و شنیدن تصویرتکرار میکنه البته اگه حوصله داشته باشه !

اما عسل بانوی من هنوز داستانهای خوابیدن شب و می می خواستن به جاست .از خدا می خوام به هر دومون صبر و طاقت بده با این موضوع کنار بیایم و با کمک هم حلش کنیم.

چقدر من خوشبختم که قند عسلم با محبت ماناشو بغل میکنه و بوسه های شیرینشو می چشم