آویساآویسا، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

آویسا

بابا رضا در سفر

1391/2/2 12:07
نویسنده : مانا
393 بازدید
اشتراک گذاری

بابا رضا از شب تولدش که 25 فروردین بود رفته ماموریت و منو دخمل آمدیم خونه مامانی .با اینکه نبود رضا جون خیلی حس میشه اما این چند روز حسابی سرمونو گرم کردیم و هر روز یا مهمونی رفتیم و یا گردشعینک

آویسا خانومم یاد گرفته با هر نوای موزون و آهنگینی نانای کنهلبخند

تا احساس کنه داره کسی یا جایی را ترک میکنه ویا من بهش بگم" بای بای" کن دستای تپل وخوشگلش را تکون میده ماچ

عاشق "AB ROCKET"شده  و تا ببینش دوست داره بره روش و مثل مامانی دراز و نشست بزنهقهقهه

در حال آموزش" لی لی حوضک" و "کلاغ پر"میباشد!

به هر خانومی که میبینه لبخند میزنه و به آقایون زل!اگه من تو جمعی نباشم و آویسا هم آدمای اون جمع را بشناسه راحت میشینه وباهاشون بازی میکنه و شاید بغلشون هم بره اما تا مامیش را ببینه دیگه همه براش غریبه میشنابرو

این روزا حسابی خوش به حال خانومی شده چون علاوه بر عیدیهایی که هنوز هم میرسه مدام مسافر از خارج از کشور داشتیم وبه دنبالش سوغاتی های خوشگل.(تازه سوغاتی بابا رضاش هم در راهههورا)

خلاصه اینکه با دخترمون حسابی حال میکنیم وکارمون شده اسفند دود کردن و صدقه دادننیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله بهار و آترا گلی
2 اردیبهشت 91 11:49
سلام سلام سلام به روی ماهت بالاخره اومدی عزیزم... دلمون براتون تنگ شده بود. آویسا جون سوغاتی ها نصف... باشه؟؟؟؟
مامان بهراد جون
12 اردیبهشت 91 21:06
سلام من مامان بهراد جون هستم
وبلاگ جالب و زیبایی دارید
من و همسرم همیشه به وبلاگ شما سر می زنیم و واقعا لذت می بریم
شما هم به وبلاگ پسر کوچولو ما سر بزنید و نظر بدید خوشحال میشیم
انشا الله که بتونیم در آینده دوستای خوبی برای هم باشیم


ممنون مامان بهراد جون .ما هم خوشحال میشیم با هم دوستی کنیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آویسا می باشد