فروردین 94
امسال علی رغم اینکه بابا رضا نبود ولی خیلی خوب شروع شد و تا حالا هم به سلامتی و شادی گذشته تولد بازی: تو شمال بی بهونه و دلیل برای بچه ها تولد گرفتیم و کلی هم کیف کردیم و رقصیدیم
از معدود روزایی که تو عید هوا سرد و بارانی نبود و بیرون صبحانه خوردیم.
عیدی امسال آویسا از مامانی و باباییش اسکوتری بود که مدتها آرزوشو داشت.
عکس از لحظه "حاجی لک لک " بازی آویسا و مامانش
دوست کوچولوی آویسا که فقط چند روز پیشمون موند
گل زیبای من در فصل بهار!
گل خوشگلم ژست میگره!
آویسا و آترا در ژوپیتر !
براورده شدن یکی دیگه از آرزوهای آویسا : چمدون کیتی!
هدیه خاله سارا
عروسک
خب اینم گوشه ای از روزانه های من و آویسا در فرودین 94 بدون بابا رضا!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی